شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ زير باران دوشنبه بعد از ظهر/ اتفاقي مقابلم رخ داد/ وسط کوچه ناگهان ديدم/ زن همسايه بر زمين افتاد/ سيب ها روي خاک غلطيدند/ چادرش در ميان گرد و غبار/ قبلا اين صحنه را...نمي دانم/ در من انگار مي شود تکرار/ آه سردي کشيد، حس کردم/ کوچه آتش گرفت از اين آه/ و سراسيمه گريه در گريه/ پسر کوچکش رسيد از راه/
گفت: آرام باش! چيزي نيست/ به گمانم فقط کمي کمرم.../ دست من را بگير، گريه نکن/ مرد گريه نمي کند پسرم/ چادرش را تکاند، با سختي/ يا علي گفت و از زمين پا شد/ پيش چشمان بي تفاوت ما/ ناله هايش فقط تماشا شد/
صبح فردا به مادرم گفتم/ گوش کن! اين صداي روضه ي کيست/ طرف کوچه رفتم و ديدم/ در و ديوار خانه اي مشکي است/ *
با خودم فکر مي کنم حالا/ کوچه ي ما چقدر تاريک است/ ***/ گريه ،مادر، دوشنبه، در، کوچه/ راستي! فاطميه نزديک است...
حميد رضا برقعي
الان گرفتم. خيلي با حال جفت وجورش كرده !!!!! افرين بر اين ذوق وطبع
خواهش ميکنم
خواهش ميکنم... از شاعرش اجازه بگيريد :دي
الهام بانو
رتبه 0
0 برگزیده
357 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top