سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/7/1
12:1 صبح

اولین رمضان من در ایران

بدست الهام بانـــو

1.تا پارسال ماه رمضان که میومد همه خبردار میشدند...

تا موقع اذان مغرب همه کس و همه چیز روزه بودند...

حتی اگه واقعا روزه نبودند روزه خواری نمیکردند...

خب یه کشور اسلامی بود (مثلا) و مبلغ زیادی هم جریمه از سوی حکومت اونجا در نظر گرفته بودند که کسی در ملا عام روزه خواری نکنه...

اینجوری غیرمسلمانها هم مراعات میکردند...

2. خوشحالم که امسال در ایران عزیزم هستم و از لحظه لحظه های ماه مبارک رمضان لذت میبرم...

یک حس خوب همراه با شور و شعف...

اینجا میتونم بدون هیچ چش غره ای و توهینی فریاد بزنم من محب علی-علیه السلام- هستم...

3. امروز توی دانشگاه خیلی برام جالب بود که دانشجوها خیلی راحت آب نوش جان میکردند و دل سیری هله هوله میخوردند و کسی هم بهشون اعتراض نمیکرد...

چشام چارتا شد...

4.استاد سر کلاس گفت سعی کنید به عمق مطالب توجه کنید تا ایمانتون قوی شه... گفت: الان جوونا به سمتی دارن میرن که ایمانشون هر لحظه کمتر میشه و اونجور که باید نشد...

5. مامانم میگه اگه تو ایران بخواهیم جریمه هایی برای این موردها در نظر بگیریم به جرم نادیده گرفتن حقوق مردم محکوممون میکنند...هر کاری کنیم به عنوان نقض حقوق بشر محکوم میشیم...

6. من آخر نفهمیدم این حقوق بشر چیه؟ این سازمان ملل چیکار میکنه.... اصلا از نظر من ساختمان این سازمان از خشت اول کج گذاشتن دیگه چه برسه به قوانینی که توش تصویب میکنن... آخه آمریکا هم شد جا... اصلا یه خورده فکر کنید... خنده داره بخدا...

7.سیاست هم شده بچه بازی

8.خیلی حرف زدم یعنی نوشتم خدا کنه حالا حرف باشه

9.نماز و روزه ی تو عزیز که داری پرت و پلای منو میخونی قبول