سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیدگاه
88/10/1
1:16 عصر

چمران - حجاب - پیامرسان

بدست الهام بانـــو

1- چمران

1-1-شاید خیلی ها که شهید چمران را خوب میشناسند، وقتی این نوشته ی مرا بخوانند، به افکار من بخندند‍؛ اما من چمران را از زبان و فکر خودم مینویسم:

همیشه از شخصیت آقا مصطفی چمران خوشم می آمد. همیشه دوست داشتم جای او باشم.

اما علاقه ی من به ایشان از وقتی بیشتر شد که زندگینامه ی او را از زبان همسر لبنانی اش -غاده- خواندم. دیوانه ی این شخصیت شدم.

1-2-دوست دارم یک چریک باشم. مثل خود آقا مصطفی چمران. اما گاهی روزهای تکراری ، فعالیت های بی ارزش مرا از هدف و آرمانم دور میسازد. چمران شدن روحی بزرگ میخواهد.

 

2- حجاب

2-1- نمی دانم چرا وقتی کسی فهمید که در ایران زندگی نمی کنی و کشور دیگری بزرگ شده ای، ناگهان افکار و نگاهشان تغییر میکند. همیشه اولین چیزی که به ذهنشان می آید این است که او حتما در آزادی کامل و بدون هیچ قید و بندی زندگی می کند و از مذهب و دین هیچ چیزی نمی داند.

2-2- بعضی از بچه مذهبیا، شروع می کنند به امر به معروف و نهی از منکر. اول از همه از حجاب و چادر می گویند. بعد از نماز و قرآن، بعد از محرم و نامحرم. گاهی آنقدر جلو می روند که دیگر حتی خودشان هم باور می کنند که بهتر از دیگرانند و این حق را به خود می دهند هرطوری فکر کنند و ارشاد نمایند.

2-3- من چادر به سر نمیکنم. اما این بدان معنی نیست که از این پارچه مشکی رنگ -که در کشورم از آن نشانه ای برای پیرو فاطمه زهرا بودن یاد می کنند- بیزارم. نه، من خیلی جاها با احترام مکان و افراد حاضر در آن مکان ، چادر به سر میکنم.

2-4- من همین پوششی که دارم و از نظر خودم کاملا اسلامی است را در هر جای دنیا که باشم حفظ میکنم. تا به حال به هر کشوری که سفر کرده ام ، همین حجاب را داشته ام. اما میشناسم افرادی که در ایران چنان خود را میپوشانند که تو گویی آخر حجاب هستند ، اما همین که یک سانتی متر پایشان از مرز ایران فاصله گرفت، رنگ عوض میکنند. وقتی اینها را می بینم و امر به معروف عده ای میشنوم که نمی دانند پوشش من چگونه است و صرفا بخاطر اینکه در ایران زندگی نمیکنم، به خود اجازه میدهند مرا با دختران بی قید و بند مقایسه کنند، عصبانی میشوم. به هم می ریزم.

2-5- غیر مذهبی ها هم به روش دیگری. از من سراغ جاهایی را میگیرند که تا به حال اسمشان را هم نشنیده ام. تأسف میخورم به حالشان که فکر میکنند خارج از ایران مساوی است با هر کثافت کاری.

 

2-6- من افتخار می کنم به خانواده ام که سالهای دور برای حفظ مذهب و اعتقاداتشان کوچ کردند اما هرگز نپذیرفتند که هویتشان را تغییر دهند. افتخار میکنم که متعلق به خانواده ای هستم که مذهب در آن حرف اول می زند.افتخار می کنم که در خانه ای بزرگ شدم که همیشه عکس امام خمینی (ره) بر دیوار مهمانخانه آویزان است. افتخار می کنم به پدری که هنوز هر وقت نوایی راجع به ایران یا حرفهای امام را میشنود، اشک در چشمانش جمع میشود؛ افتخار میکنم به برادری که هیچ گاه اجازه نمیدهد در حضورش کسی کوچکترین بی احترامی به رهبر کند. و افتخار میکنم به مادر و خواهرانم که اینگونه مرا تربیت کرده اند. از خدای مهربانم سپاسگزارم بخاطر این همه نعمت.

 

3-پیامرسان

3-1- حضور در پیامرسان وقت تلف کردن است. آخرش این است که یا تو کاری میکنی که کسی ناراحت شود، یا کسی کاری میکند تا تو ناراحت شوی.

فعالیتم را در پیامرسان کم میکنم و اگر خطایی از من سر زده و کسی را رنجانده ام، پوزش میطلبم.

3-2- از آقای فخری می خواهم ، پیشنهاد شروقz-m را بپذیرند و بخش نوشته های برگزیده دوباره برگردد.

3-3- امیدوارم حد اقل ماهی یکبار بتوانم این و بلاگ را به روز کنم

 

4- خدایا، احساس میکنم دورم، بازم اون فاصله- خدایا احتیاج دارم چند وقتی رو با تو خلوت کنم.